نقد کهن الگویی حکایت «پادشاه و برهمنان» در کلیله و دمنه
Authors
abstract
نقد کهن الگویی از انواع نقد اسطوره ای است که بیش تر بر نظریات یونگ در مورد ناخودآگاه جمعی و صور ازلی تأکید دارد. در نظر یونگ، کهن الگوها آن دسته از صور ازلی و نوعی اند که در عمق ناخودآگاه جمعی انسان ها، به صورت بالقوه وجود دارند و خفته اند. این صور کهن و اساطیری، می توانند در هنر و ادبیات تجلی یابند. در حکایت «پادشاه و برهمنان» کلیله و دمنه، کهن الگوهای آنیمای مثبت و منفی و پیر خردمند را به ترتیب، در چهره های ایراندخت، زن دیگر پادشاه و کارایدون حکیم می توان دید. کهن الگوهای اعداد، مرگ و تولد دوباره و ماندالا هم در این حکایت نمود یافته اند. با توجه به این صور ازلی، می توان به لایه های معنایی دیگری از متن دست یافت.
similar resources
نقد کهنالگویی حکایت «پادشاه و برهمنان» در کلیله و دمنه
نقد کهنالگویی از انواع نقد اسطورهای است که بیشتر بر نظریات یونگ در مورد ناخودآگاه جمعی و صور ازلی تأکید دارد. در نظر یونگ، کهنالگوها آن دسته از صور ازلی و نوعیاند که در عمق ناخودآگاه جمعی انسانها، بهصورت بالقوه وجود دارند و خفتهاند. این صور کهن و اساطیری، میتوانند در هنر و ادبیات تجلی یابند. در حکایت «پادشاه و برهمنان» کلیله و دمنه، کهنالگوهای آنیمای مثبت و منفی و پیر خردمند را ب...
full textروایتشناسی حکایتهای کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان
در پژوهش حاضر داستانهای کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایتشناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سهگانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفههای سهوجهی آن – پیرنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهمترین یافتههای این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و ی...
full textتحلیل کهن الگویی حکایت "پادشاه و کنیزک " مثنوی بر اساس دیدگاه یونگ
کهن نمونه اصطلاحی یونگی است برای محتویات ناآگاه جمعی؛ یعنی افکاری غریزی یا میلی که به سازماندهی تجربیات بنا بر الگوهای از پیش تعیین شدهی فطری در انسان می پردازد. این تصاویر نخستین در طول روزگاران به اشکال گوناگون بروز کرده است ازجمله در قالب اسطوره و داستان چنانکه یونگ اسطورهها وافسانههای پریان را تجلی کهن نمونهها میداند. نمونه ی بارز این کهننمونهها را در ادب فارسی می توان در حکایت ها...
full textتحلیل کهنالگویی حکایت «الملک و البراهمه» کلیله و دمنه
نظریه کهنالگو از مکتب روانشناسی کارل گوستاو یونگ برگرفته شده است. یونگ، تصاویر و رسوبات روانی و آگاهیهای ارثی موجود در ناخودآگاه جمعی را کهن الگو (آرکی تایپ) می نامد؛ به عبارت دیگر، کهنالگو، طرح کلی تجارب و رفتارهای مکرر اجداد و نیاکان بشر است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارد. کهنالگوها در قالب نماد یا به شکلی نمادین در بسترهایی مانند اسطوره، حماسه، داستان، رؤیا و اوهام آشکار میشوند یا در...
full textتحلیل کهن الگویی داستان پادشاه و کنیزک
داستان پادشاه و کنیزک آیینهٔ تمام نمای روایت های داستانی مثنوی است، روایتی که محل تجلی خاطرهٔ نژادی انسان (کهن الگوها) از نماد عشق در ناخودآگاه جمعی مولانا است. نماد عشق در داستان پادشاه و کنیزک، نیرویی است که معنای خودآگاهی، یعنی ادراک و صور مواد اولیه را فراهم می آورد تا پادشاه جان مولانا به یاری این نماد به فرایند فردیت برسد. در این جستار سعی بر آن است تا با بررسی عناصر روان شناسی تحلیلی یونگ،...
full textروایت شناسیِ حکایت های «کلیله و دمنه»
روایت شناسی روی کردی ست ساختار گرا که به دنبالِ یافتنِ نظامِ حاکم بر انواعِ روایی و ساختار و بافتِ بنیادینِ روایت است. روایت نوعی از بیان است که با عمل و سیرِ حوادث در زمان سر و کار دارد. پس از این که چامسکی نظریّه ی «دستورِ زبانِ زایا گشتاریِ» خود را مطرح کرد و دو سوسور میانِ زبان و گفتار تمایز قائل شد، توجّهِ روایت شناسان به بحثِ امکانِ وجود «ساختارِ جهانی و عامِّ روایت» و امکانِ کشف و تبیینِ این ساختار، علی رغمِ...
15 صفحه اولMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
کهن نامه ادب پارسیPublisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
ISSN 2383-0603
volume 5
issue 3 2014
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023